جوک های دوستانه _ سری سوم
يک روز پلنگ صورتي ميره سر خاکه باباش ميگه:بابام، بابام، بابام. بابام،بابام ...
==================
يکي از خدا مي پرسه :اي خدا 30 میلیارد سال برات چقدره؟ خدا ميگه يک دقيقه .بدش مي پرسه30 میلیارد دلار برات چقدر ارزش داره؟خدا ميگه 1 سنت.ميگه پس اي خدا واسه من 1 سنت بده خدا ميگه باشه فقط 1 دقيقه صبر کن
==================
حسن از پسرعموهاش می پرسه : " ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه وقنا عذاب النار" يني چي؟! ميگه يني " اين دنيا خوبه حسن ولي آخرت خيلي خطرناکه حسن!!!
==================
معلم: بگو ببينم، تيمور لنگ چه طور به حكومت رسيد؟ دانش آموز: آقا اجازه، لنگ لنگان!!!
===================
به ملانصرالدين ميگن جوان ها شراب ميخورن قمار ميکنن ترياک ميکشن دختر بازي ميکنن ... حکم چيه ؟ ميگه : گيشنيز
====================
يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم
====================
به يه نفر مي گن يه اگهي تبليغاتي در مورد خمير دندان پونه بگو ميگه خمير دندونه پونه چشمهارونمي سوزونه
ادامه مطلب